نویسنده : فاطمه نصیری (NLP Master )


بررسی هرم دیلتز برای زمان آینده- کلاینت بصورت آسو با خود:

کلاینت به دوسال آینده، سال 1405 سفر کرد. بر روی نقطه ای که روی زمین برای این زمان انتخاب کرده بود رفت و ایستاد. از وی خواستم بگوید کجاست و چه چیزهایی در اطرافش میبیند؟

کلاینت: ملک آموزشگاه را خریدم، ماشینم شاسی بلنده و توی حیاط آموزشگاه پارک شده. یکسری تغییرات توی دکور ایجاد کردم. امروز پرسنلم یک سره کلاینت دارند، دارن خدمات ارائه میدن. رفت و آمد زیاده. من هم با لذت نگاهشون میکنم، چون امروز من آموزش ندارم. روزی که من آموزش دارم، انقدر شلوغ میشه که دیگه نمیتونیم خدمات ارائه بدیم، باید کل فضا در اختیار باشه. من ریلکس نشستم، بار تندر سالن داره برا قهوه درست میکنه.

خب بهم بگو چی پوشیدی؟

کلاینت: یه شومیز سفید، موهام بلند با کمی جعد، موهام بلونده، طلاهای مختلفی انداختم، شلوار شیک پوشیدم، کفش پاشنه دار، ایرپادم، ساعتم و گوشیم آخرین مدل هست، لباس هام برند هست و نشستم به تیمم نگاه میکنم. همه برام احترام قائلند، بلند میشوند، باهام صحبت میکنند، یک مهمان مهم هم برای جلسه دارم که توی اتاق خودم قرار هست برگزار بشود.

بهم بگو چجوری راه میری؟

کلاینت: خیلی قدرتمند در عین تواضع، کاریزما فوق العاده بالایی دارم.

خوبه حالا دیگه قهوه تو هم آماده شده، پاشو راه برو، ببین قهوه رو چجوری دست میگیری، چجوری مینوشی، چجوری با بقیه حرف میزنی، به طلاهات دست بزن، حست رو قوی تر کن.. تمام سلول هات این زندگی زیبا رو داره زندگی میکنه. به پرسنلت نگاه کن، لباس فرمشون چه شکلیه، با مشتری ها چه برخوردی دارن، کسایی که میان اونجا بیشتر راجع به چی صحبت میکنند، به تو چطور نگاه میکنند، چه بویی داری حس میکنی، چه چیزهایی رو لمس میکنی، دمای هوا چجوریه و …؟

کلاینت با جزییات شروع به صحبت کرد و همینطور که هیجانش بالا رفت ازش خواستم این حس خوب رو نام گذاری کند، و یک بخشی از بدنش را برای شرطی سازی انتخاب کند. هدف ایجاد یک حس پر از انگیزه و هیجان و لذت برای کلاینت که بتواند هر وقت خواست آن را استفاده کند.

پس از این مرحله او را بر روی هرم دیلتز برده و تک تک سطوح را مجدد از وی سوال کردم:

محیط:

کلاینت: به صورت روتین باشگاه میرم. ماهی یکبار سفر میرم. خونه و آموزشگاهم جابجا نشده. بیشتر محیط های موقتی که برای سفر میرم که خب موقتی هستند. یک سری تغییرات در دکور مجموعه ایجاد کردم ولی محیطش ثابته.

 

رفتار، گفتار، تفکر:

سیگار حذف کردم، دوستای بدرد نخور حذف شدن، ورزش روتین دارم. سفر میرم. برای کارهای منزل، خدماتی دارم، کم آشپزی میکنم. آدم های اطرافم بهم کمک می کنند. کمتر صحبت میکنم. جدی ترم ولی خیلی مهربون، کمتر دلقک بازی درمیارم. در کلامم، قدرت، ایمان و باور هست. فکر میکنم زمانم آزاد شده که کارهای بزرگتری بکنم. باید به آنچه میخوام برسم. در کلاس آموزشی، خیلی خوش تیپم، هنرجوها به جای درس بیشتر جذب سبک زندگی من شدند.

حالا که انقدر سبک زندگی برات مهمه پس یه سر به پیج اینستاگرامت بزن و برام از عکس هایی که گذاشتی که نشون از سبک زندگیت داره بگو:

کلاینت: ماشینم، ورزشم، غذاهای خوبی که میخورم، طلاهام، استایل عکاسیم خیلی تغییر کرده و شبیه بلاگرهاست، متن نوشته هام رو خودم مینویسم که نشان دهنده مهربانی هست که گفتم. خرد و آگاهی دیده میشود. حس میکنم انگار نشانه ها رو سریع میگیرم و میگم و خود این نشانه ها به خیلی ها کمک میکنه.

بهم بگو تو گالریت چه عکسایی برای سبک زندگی برای خودت ذخیره کردی؟

کلاینت: عکس طلاهای وارداتیه که یه سری هم سفارش دادم. لباس های وارداتی هست. محصولات مرتبط با کارم هست. خونه دکور سفید مشکی هست.

 

توانایی ها، مهارت ها:

کلاینت: همه چیز دارم، قدرت مدیریت، سرمایه به راحتی جمع میکنم حالا چه از خودم چه از سرمایه گذار ها، آرامشم بیشتره، کارها رو به راحتی به بقیه میسپرم، اعتماد به نفسم بالاست. همه چیز عالیه چون تبدیل به همون زنی شدم که خودم میخواستم.

خب اون زنی که میخواستی چجوری بود؟

کلاینت: یکبار این تمرین را انجام داده بودم که اگر میخواستم با زنی ازدواج کنم او چه ویژگی هایی داشت و بعد همیشه خواستم به آن معیارها خودم را نزدیک کنم. الان حس میکنم همان زن هستم. زنی قدر و قدرتمند که مسائل مالی به تنهایی خوشحالش نمیکنه چون در درجه ای از سطح مالی قرار دارد که طرف مقابل باید خیلی بلد باشد تا بتواند با او باشد. کسانی که می آیند با حسرت به من نگاه میکنند اما من با چشم هاشون صحبت میکنم و میگم کافیه رنجش رو قبول کنی، حرکت کنی، برای من هم سخت بود اما تونستم پس تو هم می تونی.

 

 

 

باورها و ارزش ها:

کلاینت: وقتی یک چیزی برات تعیین شده و تو به آن آگاه میشوی، فقط بسپر تا اتفاق بیفتد. چرا اینجوری شد یا اونجوری شد نباید بگی. باید سختی بکشی تا لذت رو هم درک کنی. طعم قدرت بهت حال بده. با داشتن این قدرت و بدون تفکر اینکه شاید دستم رو گاز بگیره، بتونی به بقیه کمک کنی.

ارزش هات الان چه اولویتی برای تو دارند؟

کلاینت: عشق، ثروت، آگاهی سه ارزش اول من هستند.

 

هویت:

من مانترا هستم، یک زن قدرتمند، دختر خدا، عاشق همه.

 

معنویت:

قبل از اینکه هر اتفاقی بیفتد من توانایی مشاهده آن را دارم. دیگه یاد گرفتم خوب ها رو پر وبال بدم، خطرناک ها یا بدها را پاک نمیکنم چون میدونم باید اتفاق بیفتد اما سعی میکنم با کمترین خسارت ردش کنم. روش هام رو عوض میکنم که کمترین آسیب ایجاد شه به خصوص برای آدم های اطرافم.

 

برگشت به زمان حال و جداسازی انجام شد. پس از خوردن یک نوشیدنی و کمی استراحت، کلاینت آماده شد تا با منتور و مدل خود گفتگو کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *